من در سرزمینی زاده شده ام که کوه هایش تنها میخ سترگ سنگی نیستند .
من در سرزمینی زاده شده ام که کوه هایش سرچشمه ی آبادانی اند . سرچشمه ی داستان ها و اسطوره ها و فرهنگ ها سرزمینی که کوه هایش به وسعت تاریخ در دل خود قصه دارند . سرزمینی که بر فرازای دماوندش آرش ایستاد و کمانش مرز ایران را گرفت . و در دامنه های همین دماوند فریدون ضحاک را در بند کشید تا بد کرداران بدانند که در ایران پلشتی و بدی تا همیشه در بند است .
من در سرزمینی زاده شده ام که بر فراز سبلانش دریاچه ای است که آب آن نیرو بخش است . می گویند کشتی نوح بر فراز همین سبلان در میان آب های سرکش آرام گرفت و می گویند زرتشت بر فراز همین کوه آرامیده است .
من در سرزمینی زاده شده ام که قالیچه ی حضرت سلیمان بر بلندای کوه سلیمانش ایستاد . کوهی که اکنون تخت سلیمان می نامندش .
من در سرزمینی زاده شده ام که فرهاد بر دیواره کوه بی ستون آن برای عشقش کتیبه تراشید . کوه های سرزمین من سرشار از قصه ها و اسطوره ها هستند . کوه های سرزمین من زندگی بخش اند .
من کوه های سرزمینم را دوست دارم ...
نظرات شما عزیزان: