قالب وبلاگ
آرامش کوه
 
نويسندگان

 


1- Everest(اورست)به طور رسمی، با ارتفاعی بالغ بر 8848 متراز سطح دریا، بلندترین قله ی جهان محسوب می گردد. صعود به قله اورست زیاد مشکل نیست، ولی این بدان معنی نیست که هر کسی می تواند آن را انجام دهد. برای صعود به اورست، علاوه بر ابزار و وسایل مورد نیاز،کمکهای تخصصی که ارزان هم نیستند، ضروری می باشد. تا به حال 210 نفر از افرادی که قصد صعود به اورست را داشته اند، جان خود را در این راه از دست داده اند. اکثر آنها در منطقه ی موسوم به "منطقه ی مرگ" که شرایط آن به شدت بحرانی است(میزان اکسیژن برای حیات انسان کافی نیست) جان باخته اند.


ادامه مطلب
[ جمعه 22 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 15:49 ] [ یامور ]

 تعاریف پایه
کوه ( Mountain ) 

کوه ( Mountain ) زمینی که نسبت به پیرامون خود به طور مشخصی برجسته تر بوده ودارای دامنه های شیب داری باشد . ارتفاع دقیقی برای آن تعریف نشده است ولی معمولا زمین هایی را که حدوداً 600 متر از اطراف خود بلندتر باشند، کوه می نامند . کوه ها به سه شکل به وجود می آیند :· براثر چین خوردگی سطح زمین · براثر فرسایش· بر اثر فعالیت های آتشفشانی .

  صخره (Rock ) 
سنگ های یک پارچه وبزرگ را که بتوان حداکثر با یک طول طناب (40 متر) صعود نمود صخره می گویند .
تپه ( Hill ) به بلندي هايي با اختلاف ارتفاع کمتر از 600 متر نسبت به زمین های مجاور تپه گفته می شود . 

قله ( Summit ; Peak ; Top ) بلندترین نقطه هر کوه را قله می نامند . ممکن است در بالای برخی از کوه ها چند قله هم ارتفاع وجود داشته باشد . درمورد کوه هایی که در راس آن دو یا چند قله نا هم ارتفاع وجود دارد ، قله ی بلند تر را قله اصلی و قله های کوتاه تر را قله فرعی می نامند 

یال (Ridge ) 
محل برخورد دو دامنه ی شیب دار را در بالاترین نقطه ی تماس یال می نامند .

خط الراس (Divide ) 
به خط اصلی و بلندترین یال بین دو قله که محل تقسیم آب باران باشد ، خط الراس گفته می شود. واژه ی فارسی معادل آن آب پخشان است.

خط الراس اصلی محل تقسیم دو حوزه ی آب ریز جداگانه است . در حالی که خط الراس فرعی با این که محل تقسیم آب است ، اما آب های سرازیر شده از هر دو قسمت آن به یک حوضه ی آب ریز ریخته می شوند .

گردنه (Pass ) 
پایین ترین نقطه خط الراس های دو قله را گردنه می نامند معمولا دو دره از طرفین کوه سرازیر می شوند ، در نتیجه گردنه شکلی شبیه به زین اسب دارد .

دره (Valley ) 
محل برخورد دو دامنه ی شیب دار در پایین ترین نقطه ی تماس را دره می نامند . دره معمولا محل عبور رودخانه های دائمی یا فصلی است .

خط القعر ( Thalweg [Ger.] ; Valley Line [Eng.] ) 
ژرف ترین نقاط بستر یک رودخانه یا دره را خط القعر می نامند . ( که از دامنه شروع شده و به قله يا خط الراس مي رسد .)



گرده (Arête ; Flank ) یال هایی که شیب آن ها زیاد بوده و بیشتر از مناطق سنگی و صخره ای تشکیل شده باشد گرده نامیده می شود . 


دیواره (Wall)به مناطقی گفته می شود که دارای سنگ های یکپارچه با شیب زیاد بوده و بلندي آن بیش از یک طول طناب نیاز می باشد .

 

راه پاکوب (Path)
مسير هایی که در اثر رفت و آمد کوهپیمایان و کوهنوردان در مناطق کوهستانی ایجاد می شود ( بهتر است ازاین راهها برای صعود استفاده کنید. )

راه مالرو 

به مسيرهايي که جهت رفت و آمد حیوانات اهلی از دامنه به ارتفاعات ایجاد شده است گفته می شود .


جان پناه (Refuge-Hut) 

مکانی که به اندازه یک اتاق کوچک و بعضاً متوسط در ارتفاعات کوهستانی بنا شده و بعضی از کوهپیمایان و کوهنوردان از آن جهت اطراق و بیتوته موقت و ضروری استفاده می کنند و دارای هیچگونه امکاناتی نمی باشد .


پناهگاه (Shelter)
مکانی که دارای بنای ساختمانی متوسط تا بزرگ می باشد و در کوهپایه ها و ارتفاعات متوسط بنا شده که کوهپیمایان و کوهنوردان از آن به عنوان محل استراحت و اطراق استفاده می کنند . 


قرارگاه ( مجتمع کوهنوردي) 

پناهگاهي مجهز که داراي خدمه و امکاناتي مانند دارای خدمه و امکانات اولیه مانند برق ، آب و محل استراحت . . . باشد .

زیگزاگ (Zig-Zag) به پیمایش هایی که در آنها جهت بالا رفتن و پایین آمدن به سمت چپ و راست حرکت می کنیم تا شيب مسير کاهش يابد .

تراورس ( کمربر) (Traverse)
به هرگونه حرکت عرضی در یک مسیر که تغييري در ارتفاع ايجاد نکند ، گفته می شود . 


شن اسکی (SandySlope-GrilStone)

به شیب های شنی که مقدار سنگ ریزه آن به اندازه ای است که کفش تا نیمه یا بیشتر در آن فرو می رود گفته می شود . با رعایت کامل کلیه موارد ایمنی از این شیب ها عمدتا برای پایین آمدن استفاده می شود . البته براي حفظ محيط زيست ، بهتر است از مسير هاي شن اسکي کمتر استفاده شود . روش پايين آمدن از شن اسکی را باید زیر نظر مربی آموزش ببینید ( پوشیدن گتر برزنتی ضروری است . )

ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 6:17 ] [ یامور ]

 سازماندهي حركت گروهي
حركت يك گروه كوهپيمائي هميشه بايد به شكل ستوني و در يك صف منظم و پشت سر يكديگر انجام شود و تا پايان كار صعود و بازگشت بايد نظم صف و ستون گروهي حفظ گردد و هر شخصي در صف جايگاهي دارد كه توسط سرپرست گروه تعيين
مي گردد .
نفر اول گروه : نفر اول به عنوان هماهنگ كننده در سرعت پيمايش و از افراد با تجربه گروه مي باشد که توانايي مسيريابي و هدايت گروه را دارد .
نفر آخر گروه : يكي از قويترين و با تجربه ترين اعضاي گروه مي باشد كه وظيفه دارد مراقبت افراد گروه را عهده دار باشد تا كسي از گروه جدا نشود و تا اتمام برنامه با نفر اول گروه ارتباط برقرار نمايد ( ارتباط مي تواند از طريق سوت و بي سيم و .... باشد . ) چنانچه يكي از اعضاي گروه در پيمايش كندتر از ديگران حركت مي كند و از نظر تكنيكي معادل اعضاي گروه نمي باشد بهتر است پشت سر نفر اول قرار گيرد . سرپرست گروه يا سرپرست برنامه مي تواند بعنوان نفر اول يا نفر آخر در گروه قرار گيرد يا در ميان گروه حركت كند و همه حركات و روند كار اعضا را كنترل نمايد .

برنامه ریزی ، گذر زمان ، کنترل کمی و کیفی برنامه برعهده سرپرست می باشد .
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 6:15 ] [ یامور ]

 

برنامه ريزي چيست ؟
برنامه ريزي يعني نقشه كشيدن براي رسيدن به مقصد ، براي دستيابي به خواسته ها .
-برنامه ريزي يعني نقشه كشيدن براي دستيابي به خواسته ها ،- برنامه ريزي راهي براي هدايت حساب شده فعاليت انسان به سوي منظور شخص واهداف تعريف شده ،-برنامه ريزي يعني نقشه كشيدن براي آينده و پيش بيني راههاي دستيابي به آن ،-برنامه ريزي فراگردي است دور نگر براي جهت دادن منطقي به فعاليت هاي جنبي ،مفاهيم برنامه ريزي :در برنامه ريزي مفاهيم و واژه هاي كليدي زيادي با توجه به نوع برنامه ريزي مستتر است و چهارمفهوم ذيل بعنوان اصلي ترين و اساسي ترين مفاهيم برنامه ريزي است .1.مفهوم جريان و مداومت در برنامه ريزي : برنامه ريزي به نوشتن برنامه ختم نمي شود بلكه فراگردي است كه بايد مداومت داشته باشد و مطابق با پيشرفت دانش و معرفت قابل تغيير و تحول بوده و ارزيابي شود تا تكميل گردد .2.مفهوم ارشاد و هدايت در برنامه ريزي : برنامه ريزي متضمن ارشاد ، هدايت و مداخله در فعاليتهاي جمعي است و بدين جهت با توجه به چگونگي و ميزان اعمال نفوذ در آن اشكال گوناگون به خود مي گيرد .3.مفهوم درونگري و هدف گيري در برنامه ريزي : برنامه ريزي فعاليتي است جهت دار و دور نگر و بدين جهت بسته به چگونگي انتخاب هدف ممكن است فعاليتي باشد آينده نگر ، آينده ساز يا آينده گزين.4.مفهوم تفكر و عقلانيت در برنامه ريزي : برنامه ريزي فعاليتي است حساب شده و منطقي ، يعني متكي به اطلاعات دقيق و صحيح باشد و نياز ها و انتظارات را تشخيص دهد و محدوديت ها و موانع و همچنين منابع موجود را محاسبه و پيش بيني كند و از مقايسه محدوديت ها و منابع ، حوزه امكانات را تعيين كند .با توجه به تعاريف و مفاهيم ذكر شده مي توان نتيجه گرفت برنامه ريزي فراگردي مداوم ، حساب شده و منطقي جهت دار و دورنگر به منظور ارشاد و هدايت فعاليتهاي جمعي براي رسيدن به هدف مطلوب .دور انديشي در برنامه ريزي :اگر هدف برنامه ريزي فقط « پيش بيني » آينده باشد در اين صورت فعاليتي است « آينده نگر » .اگر هدف برنامه ريزي انتخاب كردن بين اشكال مختلف آينده باشد در اين صورت فعاليتي « آينده گزين » است . بعضي از برنامه ريزان اجتماعي معتقدند عوامل سازنده اجتماع و تغيير و تبديل در آن نمي تواند اراده و ميل برنامه ريزي باشد چرا كه بسياري از عوامل طبيعي از قبيل آب و هوا ، منابع و ذخاير طبيعي و عوامل دست ساز بشر از قبيل اختراعات ، تغييرات دانش و تكنولوژي و تحولات سياسي ، اجتماعي و بين المللي در تغيير مسير آن دخالت دارد و قابل كنترل و تغيير و تبديل ارادي نمي تواند باشد . اينها برنامه ريزي را براي رسيدن به آينده بهتر را واهي دانسته كه فقط در عالم تخيل وجود پيدا مي شود . ولي مي توان تا حد زيادي خطوط آنرا تشخيص داد و تصويري مات از آن بدست آورد و براي آن آماده شد بعبارت ديگر مقصود و منظور برنامه ريزان آينده نگر ، پيش بيني كردن آينده و آماده شدن براي آن است .اما برنامه ريزان آينده ساز كه به آنها مهندسان اجتماعي هم مي گويند معتقد هستند كه آينده را مي توان با برنامه هاي آموزشي مدرن و آموزش ساخت و شكل داد تكيه كلام اين افراد اين است « آينده هم اكنون با ماست » و منظور آنها از اين كلام اشاره به كودكان است كه مردان و زنان آينده خواهند بود و اجتماع آينده را خواهند ساخت در اينجاست كه اجتماع را انسانها مي سازند و انسانها را آموزش و پرورش .برنامه ريزان آينده ساز معتقدند كه برنامه ريزان اجتماعي بايد فارغ از جريانات گذشته و روز ، تصويري از آينده دلخواه رسم كنند آنها برنامه هايي تنظيم كنند كه از طريق آموزش و پرورش ، خصوصيات و بينش هاي مناسب و مورد لزوم در كودكان و جوانان پرورش يابد .برنامه ريزان آينده گزين راهي بينابين آينده نگرها و آينده ساز ها انتخاب كرده اند اين افراد معتقدند كه انسان در بند تقدير اسير نيست و مي تواند در شكل دادن به آينده موثر باشد ولي بايد در عين حال واقع بين بود ، هر تغييري كه در مناسبات انساني ، روش زندگي و ارتباطها صورت مي گيرد در عوامل ديگر نيز منعكس خواهد شد و تغييرات و تبديلاتي « زنجيره اي » بوجود خواهد آمد .تاريخ در حال نوشته شدن و آينده در حال ساخته شدن است و ما نبايد به تماشاچي بودن در صحنه زندگي و تاريخ قناعت كنيم بلكه با درايت و اراده قوي و قالب ريزي و شكل دادن به آينده شركتي فعال داشته باشيم در اينجاست كه اهميت برنامه ريزي در آموزش و شكل دادن به آينده آشكار مي شود و اصولاً هدف برنامه ريزي آموزشي اين است كه در سرنوشت آينده اعمال نفوذ نموده و آنرا به سوي مقصد دلخواه و مناسب سوق دهد .
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 6:14 ] [ یامور ]

 

۳- ورزشـهـاي زانــو
۱-۳ تمرينها با پاي كشيده 
۱- محكم كردن زانو :
بنشينيد و پاها را مقابل خود دراز كنيد. زانوي خود را هرچه محكم راست كنيد، آن را به زمين فشار دهيد و همزمان پا را از مچ به سمت خود بكشيد. زانو را تا پنج شماره راست نگه داريد، سپس آن را كاملاً شل كنيد (سه بار در روز هر بار ده مرتبه). محكم كردن زانو را در حالت ايستاده يا نشسته مي توانيد انجام دهيد، بنابراين بايد اين تمرين را در فعاليتهاي روزمره خود بگنجانيد. مثلاً هنگامي كه براي مدتي طولاني نشسته ايد به دفعات، زانوي خود را راست كنيد.
۲- محكم كردن زانو با حمايت پاشنه :
بنشينيد و پاها را در مقابل خود دراز كنيد. جسمي (مانند حوله اي تا شده يا يك تكه چوب به ارتفاع پنج سانتيمتر) را زير پاشنه خود قرار دهيد، عضلات ران را سفت كنيد و انگشتان را از مچ پا به سمت خود بكشيد تا ده بشماريد، سپس عضلات را شل كنيد و اين تمرين را حداقل دوبار در روز و هر بــار ده مرتبه انجام دهيد.
۳- بالا بردن پا در وضعيت كشيده :
بنشينيد و پاها را راست كنيد. در حالي كه زانو را در وضعيت كشيده قفل كرده ايد، پاي آسيب ديده را بالا ببريد، سپس تا نزديكي زمين پايين بياوريد. اين تمرين را به صورت متوالي و سريع ده بار انجام دهيد و سعي كنيد به سي بار برسانيد.
۴- بنشينيد و پاهاي خود را راست كنيد :
وزنه اي روي مچ پا قرار دهيد،‌ پاها را در همان حالت راست بودن بالا ببريد و سپس به آرامي پايين بياوريد. براي شروع، وزنه نبايد از يك كيلوگرم بيشتر باشد. وزنه را بتدريج سنگين تر كنيد. مراقب باشيد كه زانو در وضعيت كشيده باشد. تمرين را با پنج بار شروع كنيد و به تدريج به پنج ســـري ده تايي برسانيد.
۵- چرخش مفصل ران :
بنشينيد و مفصل پاهاي خود را راست كنيد. در حالي كه زانو را در همان وضعيت كشيده قفل كرده ايد، پا را بالا ببريد و دايره هايي را با پاي خود در فضا به سرعت رسم كنيد و آن را به سه سري ده تايي برسانيد. اين تمرين را به سه سري ده تايي برسانيد. اين تمرين را با افزودن وزنه به مچ پا انجام دهيد.
۶- الفبا ـ بنشينيد و پاها را راست كنيد : 
در حالي كه زانو را صاف نگه داشته ايد پا را بالا ببريد و بدون توقف، حروف الفبا را در فضا «بنويسيد» وقتي اين تمرين برايتان آسان شد، آن را با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهيد.
۷- بنشينيد و پاها را راست كنيد :
در حالي كه زانو را در وضعيت كشيده قفل كرده ايد، پا را بالا ببريد‌ به صورت عرضي آن را به يك سو ببريد و به آرامي به سمت مركز برگردانيد و آن گاه به نرمي پايين بياوريد. اين حركت را با هر پا پنج بار تكرار كنيد و به تدريج به سه سري ده تايي برسانيد؛‌ سپس اين تمرين را با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهيد.
۸- دور كردن مفصل ران :
به پهلو بخوابيد به نحوي كه پاي آسيب ديده بالا قرار گيرد. زانو را راست نگه داريد و پا را از زانو بالا ببريد، تا سه بشماريد و سپس به آرامي پايين بياوريد. با پنج بار شروع كنيد، به تدريج تعداد تمرين را به سه سري ده تايي برسانيد و سپس با افزودن وزنه به مچ پا آن را ادامه دهيد.
۹- بالا بردن پا در وضعيت دمر :
روي شكم بخوابيد. زانو را راست نگه داريد و پا را از عقب كمي بالا ببريد. اين وضعيت را تا سه شماره حفظ كنيد، سپس به تدريج پا را پايين بياوريد. تمرين را با هر پا پنج بار انجام دهيد، به تدريج آن را به سه سري ده تايي برسانيد و سپس با افزودن وزنه به مچ پا ادامه دهيد.
۲-۳ تمرينـهاي حركـتي براي خـم كردن زانـو:
۱- روي ميز يا صندلي بلندي بنشينيد و پاي آسيب ديده را مقابل خود راست كنيد و روي پاي سالم بيندازيد. پاي سالم را به آرامي خم كنيد تا آنجا كه به آخرين حد دامنه حركتي زانوي آسيب ديده برسد. اين وضعيت را تا پنج شماره حفظ كنيد، سپس هر دو زانو را راست نماييد (ده بار).
۲- روي ميز يا صندلي بلندي بنشينيد و به كمك پاي سالم خود، پاي آسيب ديده را حمايت كنيد. به آرامي بگذاريد زانوهايتان تا رسيدن به آخرين حد دامنه حركتي زانوي آسيب ديده خم شود، زانوها را بيست بار در اين نقطه به جلو و عقب تكان دهيد. (ده بار تكرار كنيد) 
۳- روي ميز يا صندلي بلندي بنشينيد و پاها را شل كنيد. پاي سالم را روي قسمت فوقاني پاي آسيب ديده قرار دهيد. با پاي سالم خود به آرامي به سمت پايين فشار دهيد به نحوي كه زانوي آسيب ديده تا آخرين حد دامنه حركتي خود خم شود، آنگاه پاهاي خود را كمي تكان دهيد تا اينكه احساس كنيد زانويتان به تدريج بيشتر خم مي شود. (ده بار تكرار كنيد.) 
۴- روي شكم دراز بكشيد و پاشنه پاي سالم خود را در جلو ساق پاي آسيب ديده قرار دهيد. پاي سالم رابه عقب ببريد تا زانوهايتان خم شوند،‌ پاشنه هاي پا را با حركتي موزون و رو به پايين به نشيمنگاه فشار دهيد. (ده بار تكرار كنيد.) 
۵- به پشت بخوابيد و زانوي آسيب ديده را به سمت قفسه سينه خم كنيد. با گذاشتن دستها روي قسمت فوقاني ساق و با حركتي رو به پايين، زانوي خود را به طرف قفسه سينه بكشيد تا اينكه حس كنيـــد زانويتان به تدريج خم مي شود. (ده بار تكرار كنيد.)
۶- روي شكم دراز بكشيد و زانوي آسيب ديده را خم كنيد. پا را بگيريد و به سمت نشيمنگاه بكشيد، هنگامي كه به آخرين حد خم شدن زانو رسيديد، اين وضعيت را تا ده شماره حفظ كنيد. به آرامي عضلات را شل كنيد؛‌ اين تمرين را پنج بار تكرار نماييد. 
۷- روي صندلي بنشينيد و زانوي آسيب ديده را تا حد امكان خم كنيد و پا را روي زمين قرار دهيد. در حالي كه پاشنه روي زمين نگه داشته شده است، انگشتان را شش مرتبه به داخل و خارج بچرخانيد تا زانو كمي بچرخد. سپس زانوي خود را كمي بيشتر خم نماييد. اين تمرين را سه بار تكرار كنيد.
۸- روي پاي سالم بايستيد و زانوي آسيب ديده را روي صندلي قرار دهيد. (براي راحت بودن، بالشي زير زانو بگذاريد.) طوري بايستيد كه گويي روي صندلي، زانو زده ايد. به آرامي نشيمنگاه خود را به سمت پاشنه پا ببريد تا زانو خم شود. (ده بار تكرار كنيد.)
۹- با دو دست خود ميله افقي يا تكيه گاهي را كه همتراز با شانه هاي شماست بگيريد،‌ با حركتي رو به پايين زانوها را به آرامي خم كنيد و تا حد ممكن چمباتمه بزنيد. سپس پاها را راست كنيد و اين حركت چمباتمه اي را پنج بار تكرار نماييد. (در صورت امكان اين تمرين را در مقابل آينه انجام دهيد تا متوجه شويد وزن شما تنها روي زانوي سالم منتقل نمي شود.)

۱۰- زين دوچرخه ثابت را درست زير نقطه اي تنظيم كنيد كه در آن بتوانيد پدال را با زانوي آسيب ديده كاملاً بچرخانيد. بدون هيچ مقاومتي، پدال را با زانوي آسيب ديده خود تا آنجا كه مي توانيد بچرخانيد و سپس پدال را به پايين فشار دهيد تا به وضعيت شروع برگردد؛ در صورت لزوم با پاي سالم به حفظ گشتاور كمك كنيد. پدال را به صورت موزون به سمت جلو و عقب فشار دهيد تا وقتي بتوانيد پا را يك دور كامل بچرخانيد با هر دو پا به صورت عادي براي يك دقيقه پدال بزنيد، سپس زين را سه سانتيمتر پايين بياوريد و اين تمرين را تكرار كنيد.
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 6:13 ] [ یامور ]
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 6:9 ] [ یامور ]
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 6:3 ] [ یامور ]

 

وسايل و پوشاك - حركت منسجم - تنفس


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 5:43 ] [ یامور ]

 

 

كوهنوردي و اطلاعات مقدماتي


۱- كوهنوردي را از كجا آغاز كنيم؟ 
 
 

 


ادامه مطلب
[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 5:28 ] [ یامور ]

 

 


در اين دير گاه دور ماندن از اصل خويش ، در اين هجوم تكنولوژي دردسر ساز و جنگ طلب. كوهنوردي عشق به طبيعت است. عشقي به پاكي چشمه سار ، به سبزي جنگل ، به نيلگوني دريا ، به صلابت سنگ ، به لطافت گل ، به فروتني خاك ، به سپيدي برف ، به توفندگي طوفان ، به سبكي نسيم و به سنگيني كوه .
كوهنوردي عشق به طبيعت است و عشق به طبيعت ، ورزش ما نيست ، باور ماست ، زندگي ماست . مزدشان معراج روح است و تشويقشان نوازش باد . قانونشان عشق است و قانون گذارشان معشوق . عشق به طبيعت ، عشق به زندگي است و زندگي تجلي عشق است و مرگ آنجاست كه عشق نيست.
ما فاتحان خام فتحهاي بي فايده نيستيم. حكايت ما ، حكايت باز جستن روزگار وصل است...



كوهنوردي تنوره كشيدن برسر اينكه اولين صعود را من كرده ام يا تو نيست. مربي كوهنوردي را به تكه اي كاغذ نمي شناسند. كوهنورد را به كفش و كلاه محك نمي زنند. كوهنوردي به ديد است و معرفت. كوهنورد را به سيرتش مي شناسند نه به صورتش.اما گويا اين سير و سلوك ديري است كه لابه لاي كتابها مانده و در پس خاطره ها نشسته .

 

[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 5:15 ] [ یامور ]

 

من در سرزمینی زاده شده ام که کوه هایش تنها میخ سترگ سنگی نیستند .
من در سرزمینی زاده شده ام که کوه هایش سرچشمه ی آبادانی اند . سرچشمه ی داستان ها و اسطوره ها و فرهنگ ها سرزمینی که کوه هایش به وسعت تاریخ در دل خود قصه دارند . سرزمینی که بر فرازای دماوندش آرش ایستاد و کمانش مرز ایران را گرفت . و در دامنه های همین دماوند فریدون ضحاک را در بند کشید تا بد کرداران بدانند که در ایران پلشتی و بدی تا همیشه در بند است . 
من در سرزمینی زاده شده ام که بر فراز سبلانش دریاچه ای است که آب آن نیرو بخش است . می گویند کشتی نوح بر فراز همین سبلان در میان آب های سرکش آرام گرفت و می گویند زرتشت بر فراز همین کوه آرامیده است . 
من در سرزمینی زاده شده ام که قالیچه ی حضرت سلیمان بر بلندای کوه سلیمانش ایستاد . کوهی که اکنون تخت سلیمان می نامندش . 
من در سرزمینی زاده شده ام که فرهاد بر دیواره کوه بی ستون آن برای عشقش کتیبه تراشید . کوه های سرزمین من سرشار از قصه ها و اسطوره ها هستند . کوه های سرزمین من زندگی بخش اند . 
من کوه های سرزمینم را دوست دارم ...

[ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, ] [ 5:13 ] [ یامور ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به راستی چه رازی در کوه نهفته هست که هر روز بیشتر از پیش عاشق و دلباخته کوه می شوم
موضوعات وب
آرشيو مطالب
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 51
بازدید هفته : 62
بازدید ماه : 123
بازدید کل : 2092
تعداد مطالب : 22
تعداد نظرات : 5
تعداد آنلاین : 1

دریافت همین آهنگ